<700">انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستان

سرانجام چهارمین بازى از سرى « خداى جنگ » و آخرین قسمت سه گانه اصلى این بازى منتشر شد. خداى جنگ 3 را براحتى مى توان جزو یکى از پرسروصداترین بازى هاى چند سال اخیر قرار داد که حجم تبلیغات بسیار وسیعى براى آن انجام شد. سونى حساب ویژه اى روى این بازى باز کرده بود و نتیجه اش را هم گرفت. نتیجه این تبلیغات را به خوبى مى شد در روزهاى پایانى سال 88 در فروشگاههاى بازى و کنسول فروشى ایران دید. تعداد کسانى که از این مغازه به آن مغازه به دنبال خرید پلى استیشن 3 و خدا ىجنگ 3 بودند، کم نبود.خداى جنگ 3 یک اکشن سوم شخص خوش ساخت و روان مانند شماره هاى قبلى است که در گیم پلى و اکشن ها هیچ گامی فراتر از قسمت پیشین خودش برنداشته است. بسیارى از حرکات کریتوس و حتی دشمنها تکرارى هستند و فقط براى استفاده در این قسمت از نظر ظاهرى زیبا شده اند.
بهتر است اول از داستان شروع کنیم. پایین ترین نمره اى که به بخش هاى مختلف این بازى مى توان داد را باید به داستان آن بدهیم. در این شماره برخلاف گذشته، داستان کشش زیادى ندارد. کریتوس به دلایلى که هیچ وقت براى بازى کننده روشن نمى شود، مى خواهد یکى یکى اسطوره هاى یونانى را تکه و پاره کند. در طول بازى چنان تحت تاثیر گرافیک بالا، اکشن هاى بدون توقف و مبارزه هاى عظیم قرار مى گیرید که اصلا فراموش مى کنید کریتوس چرا در این مسیر قدم گذاشته؟ اگر بتوانید با این موضوع کنار بیایید که در شماره اول براى کشتن یکى از خدایان یونانى باید زحمت زیادى مى کشیدید اما در این شماره آنها مانند برگ درختان پاییزى سقوط مى کنند، از داستان بیشتر لذت می برید! در زمینه اکشن ها حرف زیادى نمى شود زد. همه چیز خوب است و همان روند بازى استاندارد خداى جنگ در این بازى هم پیاده شده. کریتوس نه سریع تر از قبل حرکت مى کند و نه کندتر، اما دشمن ها به وضوح کندتر شده اند و به طور کلى روند بازى ساده تر از گذشته است.دفاع و بدل زدن به دشمنان خیلى راحت تر انجام مى شود و همه چیز در این جهت طراحى شده که خداى جنگ 3 را بدون هیچ مشکلى به پایان ببرید.تعدادى سلاح و حرکت جدید به فهرست حرکات کریتوس اضافه شده اند که در آسان تر کردن روند بازى بى تاثیر نیستند. اگر از شمشیرهاى استاندارد خسته شده اید، بهترین انتخاب سستوس هایى است که از هرکول مى گیرید. این دستکش هاى غول آسا آن قدر قوى هستند که اجازه نفس کشیدن به دشمن ها را نمى دهند. پس از Max کردن سستوس مى توانید با خیال راحت به ملاقات با زئوس بروید و با زدن مکرر مربع، بازى را تمام کنید. فنون جدید دیگر، مانند گرفتن یک دشمن و راش کردن به میان دیگر دشمن ها یا پرتاب شمشیرها و کشیدن حریف به طرف کریتوس در درجات سختى بالا کارتان را بسیار ساده مى کنند.
اگر به دنبال مبارزه با غولآخرهاى هیجان انگیز هستید، در این بازى 4 نبرد نفس گیر در انتظار شماست. اولین مبارزه بازى با پوزئیدون، خداى دریاهاست که روى دست و بازوى گایا انجام مى شود و در همان ابتداى بازى ابعاد بزرگ و گرافیک غیرقابل باور خدا ىجنگ 3 را به رخ بازى کننده ها مى کشد. دیگر مبارزه هاى اصلى بازى با هادس، هرکول و زئوس هستند. متاسفانه مبارزه با زئوس که آخرین غول بازى است، اصلا در حد مبارزه نهایى خدا ىجنگ 2 درنیامده و زود تمام مى شود. بقیه اسطوره ها مانند هرا، کرونوس و هلیوس خیلى زود و راحت از پا درمى آیند.معماهاى منطقى هم از دیگر بخش هاى بازى هاى سرى خداى جنگ هستند. تعداد این معماها در
خدا ىجنگ 3 کم شده، اما کیفیت آنها بسیار بالاست.معماهایى که در معبد هادس و هرا با آنها روبه رو مى شوید، طراحى بسیار خوبى دارند.از نظر گرافیکى خدا ىجنگ 3 در کنار غول هایى نظیر« باران شدید » و Uncharted2 قرار گرفته و بار دیگر قدرت گرافیکى کنسول سونى را به رخ مخاطبان مى کشد. کریتوس یکى از زیباترین مدل هایى را که یک کاراکتر اصلى بازى رایانه اى مى تواند داشته باشد،از آن خود کرده. شبیه سازى ماهیچه ها و دقتى که انیمیشن هاى کریتوس در هنگام انجام فنون مختلف دارد را در هیچ بازى دیگری تا به حال ندیده اید. از نظر گرافیکى بازى آن قدر زیبا هست که سازنده ها نیازى ندیده اند تا همانند قسمت هاى قبل میان پرده هاى CG بسازند.
خدا ىجنگ 3 یک بازى اکشن کامل است که روى همه چیز آن حتی حرکت دوربین و موسیقى متن،وسواس زیادى به کار رفته. اگر کسى بخواهد از گیم پلى این بازى ایرادى بگیرد، واقعا بى انصافى کرده است. اما در خارج از روند بازى، خداى جنگ 3 یک ایراد بسیار بزرگ دارد و آ ن هم اصرار بیش از اندازه براى نشان دادن صحنه هاى خشن و آزاردهنده است. کریتوس در تمام صحنه هاى بازى مشغول خون ریزى و کشتار است که در هنگام کشتن ایزدهاى اسطوره اى یونانى این خشونت به بیشترین حد خود مى رسد. واقعا لزومى نداشت که این بازى تا این حد خشن باشد. حتما به درجه بندى سنى این بازى توجه کنید و اجازه ندهید بازى کننده هاى کم سن و سال صحنه هاى کشتار خداى جنگ 3 را ببینند
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و چهارم مرداد 1389ساعت 13:55  توسط محمد حسین  |  < type="text/java">GetBC(3); نظر بدهید

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و یکم مرداد 1389ساعت 16:4  توسط محمد حسین  |  < type="text/java">GetBC(2); نظر بدهید

خلاصه داستان God Of War 1

کراتوس فرمانده جنگجوی اسپارتا که در واقع پسر زئوس وبرادر ناتنی Ares و Athena و موجودی بین انسان و خـــدایان اساطیری  است، در جنگی با Barbarian ها در آستانه شکست، روح خود را به Ares فروخته و نجات می یابد و پس از آن با دریافت Blade of Chaos سرباز خدای جنگ می شود.او در خشونت و وحشی گری به جایی می رسد که با حمله به معبد Athena مرگ زن و فرزند خودش را به دست خود رقم می زند.پس از این اتفاق کابوس و وحشت کراتوس را رها نمی کند.او برای گرفتن انتقام و نابودی Ares وارد معبد پاندورا شده و در نبردی با Ares به دوزخ فرستاده می شود.اما سر تسلیم شدن در برابر مرگ را هم ندارد و در نهایت به عنوان برگزیده خدایان باز می گردد و به کمک آن ها در نبردی Ares را نابود می کند.خدایان گناهان گذشته ی او را مورد بخشش قرار می دهند.اما کابوس های او را درمان نمی کنند.کراتوس که تاب تحمل این عذاب را ندارد خود را به آب می اندازد تا بمیرد.اما خدایان او را نجات داده و اریکه خالی خدای جنگ Ares را به او می بخشند.و این گونه کراتوس تبدیل به خدای جنگ (God Of War) می شود.

 داستان God Of War 2

کراتوس با وجود این که به مقام خدای جنگ دست یافته است،اما از آنجا که او یک انسان میرا بوده که با شکست Ares به این مقام نائل آمد،لذا تمام خدایان ساکن کوه المپ به چشم تحقیر و سرزنش به او نگاه می کردند.اما کراتوس هیچ نیازی به آن ها نداشت و تمام وقت خود را بر روی زمین به لشکر اسپارتا اختصاص داده و در قساوت و خشونت حتی از Ares نیز پیشی جسته بود.لشگر اسپارتا نبرد عظیمی را آغاز کرده و در حالی که کراتوس از جایگاهش در کوه المپیوس آن ها را می کرد،شهر ها را یکی پس از دیگری به تصرف خود در می آوردند.

روزی در هنگامکه کراتوس برای تصرف شهر Rhodes آماده می شد،آتنا نزد آو آمد و درخواست کرد به این نبرد خونین خاتمه دهد و کراتوس با اشاره به این مطلب که به هیچ کس نیازی ندارد او را کنار زده و رهسپار شهر Rhodes بر روی زمین می شود و به محض رسیدن به شهر همانند Ares در شهر آتن شروع به ویران و نابود ساختن جای جای شهر می کند.ناگهان آتنا در هیبت یک مرغ دریایی ظاهر شده و با استفاده از نیروی جادویی ضمن برگداندن کراتوس به اندازه سابق و گرفتن بیشتر نیروهای خدایی او،سراغ مجسمه ی غول پیکر Rhodes رفته و با جان بخشیدن به آن،مجسمه را رهسپار نبرد علیه کراتوس می کند.البته قدرت کراتوس ماورای تصور خدایان می بوده و او با وجود این که نسبت به قبل بسیار ضعیف تر شده بود،باز هم از پس این رقابت برآمده و در چند نبرد پیاپی مجسمه عظیم الجثه را شکست داد.تا این که در نبرد نهایی مقابل مجسمه قرار میگیرد.در این جا زئوس دست به یک تدبیر کارساز می زند و با فرستادنBladeOfOlympus(شمشیری که زئوس در جنگ بوسیله آن تایتان ها و کرونوس را شکست داده بود)در ظاهر سعی می کند به کراتوس کمک کند.اما قضیه چیز دیگری بود.زیرا کراتوس جهت استفاده از آن مجبور شده بود باقی مانده قدرت خدایی خود را نیز از دست داده و تمام آن قدرت ها را به شمشیر الیمپوس منتقل کند و آن را به حداکثر قدرت خود برسانــــــــــــــد.

کراتوس به وسیله اسلحه جدیدش موفق شد مچسمه را از بین ببرد.اما دست این غول عظیم الجثه در حال سقوط بر روی کراتوس افتاد و او را که دیگر هیچ یک از قدرت های سلبق خود را نداشت به سختی مجروح ساخته و در مقابل لشکریان اسپارتا نقش زمین نمود.در حالی که کراتوس تلو تلو خوران به سمت شمشیرش در حال حرکت بود،زئوس ظاهر شد و BladeOfOlympus پرقدرت شده را در اختیار خود گرفت.ظاهرا از آنجا که آتنا از توقف وحشی گری و خشونت کراتوس انصراف داده بود،خود زئوس مجبور شده بود شخصا وارد عمل شود.او به کراتوس در آخرین لحظات شانس دیگری داد که تا ابد مطیعش بوده و به او خدمت کند.اما کراتوس نپذیرفت و زئوس با فریاد"تو هرگز فرمانروای الیمپوس نخواهی شد"با ضربه ی شمشیر سینه ی کراتوس را شکافت و او را کشت.

در حالی که کراتوس برای دومین بار به سمت Hades سقوط می کرد،کمک غیر متظره ای دریافت کرد:Gaia مادر زمین.کسی که گویا تمام مدت مراقب و نظاره گر کراتوس بوده.او زخم های کراتوس را التیام  می بخشد و به او می گوید اگر می خواهد سرنوشت را تغییر دهد،باید در جستجوی سه خواهر سرنوشت باشد...


ارسال شده در توسط محمد حسین حاجی اسماعیلی